پیوند معرفت و قدرت در فلسفه سیاسی افلاطون

Authors

  • عبدالرسول حسنی فر دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس
  • محسن کدیور استادیار دانشگاه تربیت مدرس
Abstract:

اساسی‌ترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی به‌دست می‌آید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، به‌طوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر پایه معرفت و خرد می‌داند، بر این اساس او سیاست سوفسطائیان را به‌دلیل مبتنی بودن بر ظن و گمان رد می‌کند. با توجه به این مبنا بسیاری از ندیشه‌های سیاسی افلاطون مانند حکومت فیلسوفان، ماهیت طبقاتی مدینه فاضله، ضرورت حاکمیت عقل بر سیاست،‌ اخراج گروهی از شاعران و دیگر هنرمندان تقلیدی از مدینه فاضله و مخالف با حکومت دموکراسی بر پایه معرفت شناسی خاص افلاطون قابل تفسیر و توجیه است. تحلیل فلسفه سیاسی افلاطون بر مبنای فوق ذهن را به این نتیجه وامی‌دارد که موضع برخی از منتقدین فلسفه سیاسی افلاطون از جمله کارل پوپر، به‌دلیل در نظر نگرفتن مبانی معرفت شناسی او، قابل مناقشه است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

جایگاه معرفت شناختی شعر در فلسفه افلاطون

این مقاله تلاشی است برای فهم نگاه افلاطون به شعر و هنر. به عبارت دیگر، به مناقشه میان عقل و احساس و الهام شاعرانه نظر دارد؛ آنجا که افلاطون تلاش می کند با تیغ عقل بال های خیال انگیز شعر را ببُرد و انسان را با واقعیاتی درخور زندگی راستین روبه رو کند، بنابراین، هومر که نماینده شاعران و به گونه ای سلطان آنان به شمار می رفت را از مدینه خود بیرون می کند تا تکلیف دیگر شاعرانی که مرتبه ای پایین تر از ا...

full text

نسبت فلسفه سیاسی و فلسفه زبان افلاطون

حیرت ‏‎(thaumazein)‎‏ از همبودی لوگوس و پولیس در نزد افلاطون اندیشه را به پرسش درباره وجود نسبت بین ایندو، و در ادامه نوع نسبت آنها برمی انگیزد. براساس روایت افلاطون پرداختن به این مهم مستلزم بیان قیاس پذیری و شباهت ‏‎(ana/logos)‎‏ آندوست، زیرا تا امکان قیاس وجود نداشته باشد نمیتوان بین آنها نسبت برقرار کرده و سپس به ویژگی و کیفیت آن پرداخت. اما مطایبه اینجاست که موضوع ((نسبت)) باعث قیاس پذیری ...

15 صفحه اول

معرفت شهودی در فلسفه‌ افلاطون

افلاطون در جست‌وجوی معرفتی‌ است که آدمی را به فضیلت اخلاقی و سعادت برساند؛ اما معرفت‌شناسی او گاه به نتیجه‌ای سلبی می‌انجامد، و تنها حاکی از آن است که به یاری روش دیالکتیک، یا هرگونه روش متکی بر زبان و واژگان، یا مادام که روح در قالب جسم اسیر است؛ نمی‌توان به معرفت رسید. شهود پاسخی ایجابی‌ است که افلاطون برای پرسش معرفت‌شناسی خود می‌یابد. او در آثار میانی خود، به سه طریق اصلی، دستیابی به شهود ر...

full text

زبان و معرفت در کراتولوسِ افلاطون

این مقاله کوششی است در تبیین دیدگاه افلاطون دربارة معرفت‌بخشیِ زبان در محاورة کراتولوس. افلاطون در این محاوره دو رویکردِ قراردادگرایی (مبنی بر این‌که تنها قرارداد است که درستیِ هر واژه را تعیین می‌کند) و طبیعت‌گرایی (یا ذات‌گرایی، مبنی بر این‌که هر واژه از طبیعت یا ذات مدلول خود حکایت دارد) را دربارة درستیِ واژگان بررسی و سپس رد می‌کند. همچنین، او به ریشه‌شناسیِ شماری از واژگان یونانی رو می‌آورد و گ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 3  issue 9

pages  55- 75

publication date 2007-11-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023